غم تنهایی

ساخت وبلاگ
غم تنهایی...
ما را در سایت غم تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهران mahdi1361 بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 9 شهريور 1394 ساعت: 14:48

 

امروز 1394/3/11دوشنبه

خیلی دلم هوای داشتن یه غمخواری مثل پدر ومادرم رو کرده کاش میتونستم سرم رو بذارم روی پاشون وزار زارگریه کنم تابلکه آروم شم .

کاش خدا بهم یه فرصتی برای نشون دادن قدر ومنزلت پدر بودن رو بهم میداد تا به همه پدرا نشون بدم ویاد بدم که فرزند یک موهبت الهی ست قدر رو بدانید.

بدکرده روزگار وآدماش بامن

دنیاوآدماش به من خوبی  محبت وپول بدهکارند.از اونی که پدر خطابش میکردم تا همه دنیا ودنیایی ها

خدا اخرین ارزومو براورده کن وبذار تاابد آرام در زیر خوار ها خاک زمینت بخوابم تا نبینم بی تفاوتی ادم وادنما ها رو

تا راحت شم از ترحم بی جای دیگران تا زخم زبان روزگار تا همه دلتنگیهای زمانه پایان پذیرد تا شاید اونجا در کنار شما ای خدا من آرامش ابدی دست پیدا کنم .

 

غم تنهایی...
ما را در سایت غم تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهران mahdi1361 بازدید : 68 تاريخ : دوشنبه 11 خرداد 1394 ساعت: 12:28

 

امروز 1394/3/11دوشنبه

خیلی دلم هوای داشتن یه غمخواری مثل پدر ومادرم رو کرده کاش میتونستم سرم رو بذارم روی پاشون وزار زارگریه کنم تابلکه آروم شم .

کاش خدا بهم یه فرصتی برای نشون دادن قدر ومنزلت پدر بودن رو بهم میداد تا به همه پدرا نشون بدم ویاد بدم که فرزند یک موهبت الهی ست قدر رو بدانید.

بدکرده روزگار وآدماش بامن

دنیاوآدماش به من خوبی  محبت وپول بدهکارند.از اونی که پدر خطابش میکردم تا همه دنیا ودنیایی ها

خدا اخرین ارزومو براورده کن وبذار تاابد آرام در زیر خوار ها خاک زمینت بخوابم تا نبینم بی تفاوتی ادم وادنما ها رو

تا راحت شم از ترحم بی جای دیگران تا زخم زبان روزگار تا همه دلتنگیهای زمانه پایان پذیرد تا شاید اونجا در کنار شما ای خدا من آرامش ابدی دست پیدا کنم .

 

غم تنهایی...
ما را در سایت غم تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهران mahdi1361 بازدید : 52 تاريخ : دوشنبه 11 خرداد 1394 ساعت: 12:28

غم تنهایی...
ما را در سایت غم تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهران mahdi1361 بازدید : 57 تاريخ : دوشنبه 11 خرداد 1394 ساعت: 12:13

                                                           بسمه تعالی

تنها جمله ای که میتونم دربارش بگم

 

همسرم به جای مادرم برای من پیر شد .

 

غم تنهایی...
ما را در سایت غم تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهران mahdi1361 بازدید : 57 تاريخ : چهارشنبه 30 ارديبهشت 1394 ساعت: 13:09

                                                         به نام خدا

مدتها بود که نتونسته بودم با غم خودم کنار بیام اما یه اتفاق جالبی افتاد با گروهی از دوستان آشنا شدم که تا حدودی دردم رو میدونستن که در ک می کردن که مشکل برزگی به نام  ناباروری رو باهاش مواجه شده بوده وهمدرد بودند  .مدت سه روز باهاشون در ارتباط بودم وفکر می کردم که به دوران خوشبختی ام نزدیک ونزدیکتر میشم .کسی باورش نمی شد که در پوست خودم نمی گنجم از خوشحالی .اما .....ظاهراً اینجا هم توهم بود وخوشحالی کاذب وزود گذر.....

دوست خوب ....گشتم نبود نگرد نیست من تجربه کردم خیلی سخت بود وهست که بخوای دوستی رو به زور برا خودت نگه داری .

من به محکوم به تنهایی ام با اعمال شاقه زندگی در دنیای آدمهای بی تفاوت روزگار

اقرار می کنم که کاش میتونستم دوستی واقعی نه مجازی به خوبی تو داشتم (زhره)

ولی افسوس وحسرت دوستی از جنس طلا باید تو دلم بمونه تا بمیرم

عجب دنیایی..ازت بیزارم
بعضي وقتا مجبوري تو فضاي بغضت بخندي
دلت بگيره ولي دلگيري نکني
شاکي بشي ولي شکايت نکني
گريه کني اما نذاري اشکات پيدا شن
خيلي چيزارو ببيني ولي نديدش بگيري
خيلي حرفارو بشنوي ولي نشنيده بگيري !

خيلي ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کني .

سهم من کجاست.....؟
کجا باید قدم بگذارم که کسی را له نکنم ؟؟
سهم من کجاست .....؟
کجا باید دل ببندم که دیر نکرده باشم ؟
کجای این کره خاکی کوله بارم را پایین بگذارم که تابلو ((توقف ممنوع )) نصب نشده باشد ؟؟
بگو ....................
کجا خستگی ام را بدر کنم
که
کسی نگوید : ببخشید اینجا جای من است !!!!

خدایا

صبرم با دردم نمى خواند

صبرى که دادى تمام شد

اما دردم باقیست

 

 

غم تنهایی...
ما را در سایت غم تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهران mahdi1361 بازدید : 48 تاريخ : چهارشنبه 30 ارديبهشت 1394 ساعت: 12:36

                                                            بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

امروز خیلی خسته ام نه جسمی بلکه روحی خیلی داغونم کاش میتونستم برم با یه نفر درد دل کنم که :

خدایشش دلم ترکیده از تنهایی از بی کسی از ابن همه غم وغصه

اخه ادم بدون یه هم خون  نمی تون باشه بدون پدرو مادرش نمیتونه باشه .من پدرو مادرم همه زندگی منن اما چه کنم که درکم نمی کنن اما تاجایی که فکر شو بکنین ترکم کردن وتردم .اخه خیلی دخترین- این دختراشونم برا اینکه من از همه زندگیم جدا کنن دست به هرکاری زدن ومیزنن .

کاش میتونستم دستشون رو ببوسم وبگم دوستون دارم ولی نمی دونم چرا دل اونا سنگه .ازم بدشون میاد نمی دونم چرا ؟

یعنی سهم من از پدر مادرم فقط دیدنشون تو کوچه وخیابونه ؟ اونم از راه دور ؟؟؟؟؟؟؟؟

خیلی دلم میخواست یه بار پدرم منو پسرم خطاب میکرد اما افسوس که آروزی بیهوده ای است که باید به گورببرم.گاهی اوقات هدف خدا رو از خلقت خودم نمی دونم  نه گذشته ای که بتونم بهشون تکیه کنم (پدر ومادر +خانواده )نه آینده ای که بخوام بهش دل خوش کنم (فرزندی) پس خدا با خلقت من می خواد که ملت رابخنداند خوش به حال خدای من 

بیادم آرم شبی را که بابا  بادلی پرازآه  نشسته رو به قبله  بگفتا خدای من ببینم با دوچشمم قطع نسل این پسررا من ببینم مرگ این پسررا .نمی دانم خدای من زبین این همه غصه وغم چرا این راقضا کرد (مرگ)

 

غم تنهایی...
ما را در سایت غم تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهران mahdi1361 بازدید : 43 تاريخ : چهارشنبه 30 ارديبهشت 1394 ساعت: 12:21